سرشماری در دوزخ
(یادداشت: این برگردان قدیمی از نوشتهی لاریک هدریک که متن انگلیسی آن را گم کردهام، به گمانم هم چخوفدوستان را خوش میآید و هم با اشارت بر حال و روز بند و بندیان یک قرن پیش روزگار تزاری کنایت به بند و بندیان روزگار ما دارد.)
آنتون چخوف زمانی چنین نوشت: "پزشکی همسر قانونیام، و ادبیات معشوقهام است." صد سال پیش، او راهی برای سازگاری این دو یافت.
| |
طرح مشهور دیوید لوین از چخوف David Levine |
در آستانهی سال 1890 دکتر آنتون پاولوویچ چخوف در اندوه و محنت به سر میبرد؛ هر چند چنین مینمود که اوضاع بر وفق مرادش میگردد. چخوف در سی سالگی کار نوشتن ایوانوف - نخستین نمایشنامه از سلسله نمایشنامههای درخشانی که او را در ردیف یکی از بنیانگذاران درام نوین قرار می دهد- را به پایان رسانده بود و رو به آن داشت تا بر مسند استادی در داستاننویسی نوین بنشیند. چخوف از همان آغاز طبابت در درمان بیماریها کارآزموده شد و بی آن که از کار دوگانهی نویسندگی و شفابخشی رنجه شود، به این دو روی زندگیاش توازن ظریفی بخشید و گاه شیدای این و گاه فریفته آن بود.
.